کمربند جاده با شریان بین‌المللی جدید

مرور یک خبر

روز چهارشنبه اول تیرماه1401رسانههای چین خبر از حرکت نخستین قطار باری بینالمللی به سمت ایران خبر دادند؛ یک شریان بینالمللی جدید که پس از عبور از دریای خزر، وارد ایران و سپس دیگر کشورهای حوزه خاورمیانه و غرب میشود. برای اولین بار قطار کانتیتربر قزاقستان-ترکمنستان– ایران – ترکیه، وارد ایران شد و مسیر خود به سمت ترکیه و غرب را ادامه داد.

قطار باری بینالمللی Trans-Caspian روز سهشنبه 31 خرداد امسال از منطقه نینگشیا چین رهسپار ایران شد و از طریق خاک قزاقستان و سپس عبور این محموله تجاری از دریای خزر، بعد از طی کردن مسافتی حدود 8500 کیلومتر، حدود 20 تیرماه  وارد بندر انزلی شد.

یکی از مزایای حمل کالا از طریق این مسیر که شامل خط آهن، دریا و جاده میشود، ارزانتر بودن هزینه حمل و کوتاهتر بودن زمان آن نسبت به مسیر دریایی است که زمان را به نصف (20 روز کمتر از حمل دریایی) کاهش میدهد.

همچنین از طریق حمل کالا از این مسیر ریلی دریایی جادهای، رقمی حدود 900 دلار به ازای هر کانتینر، در هزینه حملونقل صرفهجویی میشود.

بنابر اعلام شبکه تلویزیونی «آر بی سی» روسیه، «ویاچسلاو پتوشنکو»، رئیس هیئت مدیره شرکت دولتی میگوید مسیر پیشبینی شده چین به اروپا که قرار بود از خاک قزاقستان و بلاروس عبور کند به سمت ایران هدایت میشود.

وی افزود قرار است با سرمایهای به ارزش 600 میلیارد روبل از چین به سمت ایران تغییر مسیر دهد.

پتوشنکو تصریح کرد: بزرگراه مریدین که به عنوان مسیری از اروپا به چین برنامهریزی شده بود از چین به کشورهای حاشیه دریای خزر از جمله ایران میگذرد. این مسیر قرار بود چین – از طریق قزاقستان و بلاروس – را با اروپا وصل کند.

اهمیت ژئوپلتیکی ایران

ایران به دلیل قرار گرفتن در جغرافیای استراتژیک و با فراهم آوردن زیرساختهای لازم در دسترسی ریلی، جادهای و دریایی سواحل خلیجفارس، دریای عمان، دریای مکران، سواحل دریای خزر در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد جهان قرار گرفته است که در حال حاضر با تکمیل مسیرهای ریلی، جادهای و دریایی شرایط را برای عبور و ترانزیت کالا فراهم میکند.

ایران از نظر استراتژیک به عنوان یک کشور ترانزیتی در انواع کریدورهای حمل و نقل ریلی بینالمللی حضور دارد. برای نمونه، ایران یکی از کشورهای ترانزیت اصلی در مسیری است که از آن به «مسیرهای جنوبی» در جاده ابریشم جدید یاد میشود و همراه با ترکیه، زمینه ترانزیت به کشورهای اروپای جنوب شرقی مانند بلغارستان، یونان یا رومانی را فراهم میکند. از سوی دیگر، حمل و نقل بار از طریق ایران در مسیر چین، هند، پاکستان و افغانستان انجام میشود و کریدور حمل و نقل شمال ـ جنوب، روسیه را از طریق ایران به هند متصل میکند.

 در حال حاضر دو مسیر ممکن برای تردد بین چین و ایران وجود دارد. مسیری که از قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان میگذرد و مسیری مشابه که ازبکستان را دور میزند. مسیر اول بخشی از کریدور آلماتی ـ بندرعباس است که از طریق نقطه مرزی سرخس وارد ایران میشود. این کریدور در سال 2011 افتتاح و پتانسیل حمل سالانه 2 میلیون تن بار را دارد. این مسیر بخشی از کریدور شمال به جنوب است که از روسیه شروع و تا خلیج فارس ادامه دارد. با این حال، این خط از شرق دریای خزر منحرف میشود تا از قزاقستان و ترکمنستان عبور کند. این خط راهآهن در پایان سال 2014 راهاندازی و پیشبینی میشد سالانه حدود 15 میلیون تن بار تا سال 2022 حمل و نقل شود. مسیر دیگری بین چین و ایران از قرقیزستان، تاجیکستان و ترکمنستان میگذرد و بخشی از کریدور استانبول-آلماتی است که در سال 2002 ایجاد شد.

در همین حال، شاخه جنوب غربی کریدور حمل و نقل شمال – جنوب به عنوان یک مسیر جایگزین، اروپا را به ایران متصل میکند.

 از دیگر سو؛ به باور کارشناسان، پس از وقوع حادثه اخیر در کانال سوئز، بر اهمیت کریدور شمال و جنوب افزوده شده است و کشورهای منطقه و حتی کشورهای پیشرفته نیز به این مسیر به عنوان کریدور اصلی حمل و نقل جایگزین مینگرند.

به عبارت دیگر به دنبال حادثه به گل نشستن کشتی کانتینربر بزرگ اور گیون در کانال سوئز در تاریخ 23 مارس ماه گذشته میلادی، اهمیت گشودن مسیرهای حمل و نقل بینالمللی دیگر در سطح جهانی و متنوعسازی مسیرها را نشان داد، چرا که کوتاه بودن مسیر کریدور شمال به جنوب سبب میشود در زمان حمل و نقل و نیز هزینه سوخت صرفهجویی شود و همچنین تاثیرات زیستمحیطی کمتری را به دنبال خواهد داشت.

همچنین موقعیت استراتژیک این کریدور سبب شده است روز به روز به کارایی بر اقتصادی این مسیر افزوده شود.

این کانال که دریاهای سرخ و مدیترانه را به یکدیگر متصل میکند، به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد، دروازه اصلی حرکت تجارت جهانی و مسیر اصلی حمل و نقل در پیوند آسیا و اروپا به شمار میآید.

به باور کارشناسان، عدم ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه و ناامن شدن مسیرهای دریایی پتانسیل جایگزینی کریدور شمال – جنوب را به جای کانال سوئز افزایش داده است.

 کریدور شمال – جنوب از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است و ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه را از ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیج فارس و جنوب آسیا برقرار میسازد و چابهار، بندری است که در این جایگاه ارتباطی نقش مهمی را ایفا میکند.

به عبارت دیگر منطقه آزاد چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است که به عنوان یک منطقه مهم برای صادرات هند به افغانستان و آسیای مرکزی شناخته میشود. این بندر همچنین سبب دستیابی به بازارهای خاورمیانه و آسیای مرکزی میشود.

 این بندر در مسیر چندین شاهراه بینالمللی قرار دارد و لقب دروازه بزرگ یا چهارراه تجارت و اقتصاد را به خود اختصاص داده است. این بندر مستعد اتصال مراکز تجاری در جنوب آسیا(هند)، خلیج فارس(دوبی) و آسیای میانه و افغانستان است و 950 کیلومتر با مرز افغانستان و 1827 کیلومتر با سرخس در مرز ترکمنستان فاصله دارد.

سه کشور ایران هند و روسیه به خوبی به اهمیت استراتژیک کریدور شمال- جنوب واقف هستند زیرا این راهرو قارهای سبب افزایش همگرایی در منطقه ای وسیع از هند تا اروپا میشود و میتواند زمینه تغییرات وسیع در ژئوپلیتیک اوراسیا شود.

همچنین ایران به عنوان پل ارتباطی بین شمال و جنوب با بهرهمندی از موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه آزاد چابهار میتواند به عنوان یک بازیگر اصلی در کنار هند و روسیه ظاهر شود و موجبات رونق اقتصادی خود را فراهم آورد.

تلاش برای سوق دادن جهان به سوی نظام چندقطبی و سهیم کردن کشورهای مختلف، خصوصاً قدرتهای نوظهور مانند اعضای بریکس در تصمیمگیریهای بینالمللی و ارائه یک نمونه همکاری اقتصادی مشترک در جهان، بخشی از اهداف کشورهای عضو بریکس به شمار میآید که شباهت بسیاری با اهداف جمهوری اسلامی ایران دارد. در واقع ایران و اعضای بریکس اهداف و روشهای مشترکی در عرصه بینالمللی به ویژه در رویارویی با هژمون جهانی دارند که میتواند زمینه ساز همگرایی هر بیشتر ایران و گروه بریکس باشد. این همگرایی سبب شده است تا رهبران بریکس بصورت مستقل و یا در قالب بریکس از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت کنند و حتی از مسئولان ایران نیز برای حضور در اجلاس این بلوک اقتصادی دعوت به عمل آمده است.

کشورهای عضو بریکس

اعضا رهبر وزیر دارایی رئیس بانک مرکزی (2011) تولید ناخالص داخلی درهر بخش

(اسمی برابری قدرت خرید)

دلار آمریکا[17]

2011 شاخص توسعه انسانی[18]

برزیل

رئیسجمهور

میشل تمر  وزیر دارایی

مارکوس آنتونیو پریئرا ILAN GOLDFAJN – ایلان گلدفاجن          ۱۲٬۹۱۶    ۱۱٬۸۴۵    ۰٫۷۱۸

روسیه

رئیسجمهور

ولادیمیر پوتین

وزیر دارایی

آنتون سیلوانوف

سرگی ایگناتیف

۱۳٬۲۳۵  ۱۶٬۶۸۷    ۰٫۷۵۵

هند

نخستوزیر

منموهن سینگ

وزیر دارایی

پراناب موکرجی

داووری سوبارو

۱٬۵۲۷    ۳٬۷۰۳      ۰٫۵۴۷

جمهوری خلق چین

رئیسجمهور

شی جین پینگ

وزیر دارایی

شیه شورن

ژو زیائوچوآن

۵٬۱۸۳    ۸٬۳۹۴      ۰٫۶۸۷

آفریقای جنوبی

رئیسجمهور

جیکوب زوما

وزیر دارایی

پراوین گودهان

ژیل مارکوس

۸٬۳۴۲      ۱۰٬۹۷۷    ۰٫۶۱۹

نظردهی بسته شده است